یه بوم خالی و سفید...تو یه اتاق یخ زده...جلوش یه مشت رنگ سیاه با یکی که حالش بده!
دراز شدم کف اتاق...پنجره ها تا ته بازن...تو دنیایی که من توشم خرسا به موشا میبازن!
میرم سراغ بوم و رنگ...شروع میشه دوباره جنگ...من و قلمو باهمیم!هه! میون این اتاق تنگ...اول صداتو میکشم...بعد میرسم به خنده هات...حقه هاتم رو میکنم...بعد وامی مونم تو نگات!
دوتا نگاه خمار و خواب...یکم غرور...یه ذره منگ...نه نمیشه...درنمیاد...یه جاش بدجور میزنه لنگ!
یه سطل رنگ از تو حیات ورمیدارم...میام بالا...همشو میریزم رو بوم...آها همینه...شد حالا! دیگه تمومه کار من...میزنم بیرون از خونه...حالا دیگه یه رهگذر...حالش بده...شعر میخونه...
نظرات شما عزیزان:
پاسخ: جان...
طلفکی بی اینترنت..معتاد ای ان کش تزریقی
پاسخ: نمیدونی تو عروسی پسر الی چه آبرو ریزی ای بخاطر همین ای ان شد!!! :|
می مونی یا نه؟من دارم میرم ناهار..از دو و نیم هستم ولی بازم مییام..
پاسخ: اه اه! اینم شانسه من دارم آخه! من اینترنتمو میخواااام! :(
موضوعات مرتبط: متن آهنگ های ایرانی ، ،